مقاله

تجربه‌ای متفاوت از بازی Forza Horizon 5؛ روایتی از نگاه یک غیرفن ریسینگ

من واقعاً سعی می‌کنم با هر سبک و ژانری از بازی‌ها ارتباط بگیرم. از دید من، هرچی بیشتر ژانرهای مختلف رو دوست داشته باشی، دنیای گیم برات بزرگ‌تر، هیجان‌انگیزتر و لذت‌بخش‌تر می‌شه.

یه بار این اتفاق با بازی‌هایی مثل «The Legend of Zelda: Breath of the Wild» و «The Witcher 3» افتاد—همه عاشقشون بودن، ولی من اون‌قدرها نتونستم باهاشون حال کنم. و حس کردم یه چیزی رو از دست دادم…

🎯 تجربه‌ی کشف سبک‌های جدید

از وقتی تصمیم گرفتم همه‌جور بازی معروف رو امتحان کنم، شروع کردم به تست کردن بهترین بازی‌های هر سبک، مخصوصاً اون‌هایی که معمولاً برام جذاب نبودن.

و این مسیر منو رسوند به Forza Horizon 5، چون راستش هیچ‌وقت علاقه خاصی به بازی‌های سبک ریسینگ نداشتم. ولی ته دلم امیدوار بودم شاید با این یکی بالاخره بتونم زیبایی این سبک رو درک کنم.

🕹️ گذشته‌ام با بازی‌های مسابقه‌ای چطور بوده؟

خیلی هم درخشان نبود! با همسرم چندتا نسخه‌ی Need for Speed رو بازی کردیم، ولی خیلی زود ولش کردیم. بعدش رفتیم سراغ Mario Kart. کلی با هم بازی کردیم، مراحل رو رد کردیم، همه‌چی رو آنلاک کردیم… ولی بازم بعد یه مدت خسته شدیم و گذاشتیمش کنار. و خب، اونجا بود که رابطه من با بازی‌های مسابقه‌ای تموم شد.

🚗 اولین ورود به بازی؛ مکزیک و یه حس آشنا !

بازی رو که اجرا کردم، همون اول یه کات‌سین سینمایی پخش شد که مناظر طبیعی مکزیک رو نشون می‌داد. من و همسرم واقعاً تعجب کردیم! چون به طرز عجیبی خیلی از صحنه‌ها شبیه بعضی از مناطق ایران بود—مثلاً بیابون‌های اطراف یزد، جاده‌های خلوت بین بندرعباس تا کرمان، یا حتی مسیرهای خاکی حوالی زاهدان.

یه جورایی انگار دارم تو یه نسخه رنگی‌تر از جاده‌های ایران رانندگی می‌کنم! این شباهت فضا با محل زندگی خودمون باعث شد همون اول یه حس مثبت از محیط بازی بگیرم.

رد شدم از آموزش اولیه (البته هنوزم دقیقاً نفهمیده بودم سیستم “برگردوندن زمان” چطوری کار می‌کنه 😅)، ماشینمو برداشتم، پلاکم رو شخصی‌سازی کردم و زدم به دل نقشه‌ی دنیای باز مکزیک.

 

🗣️ شخصیت‌ها، مکالمه‌ها، و یه دیالوگ اعصاب‌خُردکن

تو همون مأموریت اول که باید دنبال یه ماشین خاص می‌گشتی، حس کردم دیالوگ‌ها یه کم زیادی گل‌درشتن. همه‌ی شخصیت‌ها با لهجه اسپانیایی با شخصیت اصلی حرف می‌زدن، انگار نه انگار که ممکنه اون چیزی نفهمه!

نمی‌دونم واقعاً این توجیه داره یا فقط برای القای فضای مکزیکی بازیه، ولی یه جورایی منو از فضا بیرون می‌کرد. تا اینکه یهو یکی از کاراکترها گفت:

«ماشین فقط ماشین نیست، یه سبک زندگیه!»

و دقیقاً همون لحظه با خودم گفتم: آره خب! همینه که نمی‌تونم با بازی‌های ریسینگ حال کنم! همین جمله‌های شعاری که از یه ماشین یه اسطوره می‌سازن…

🏁 اولین مسابقه – بدشانسی پشت بدشانسی

بعدش رفتم سراغ اصل ماجرا: مسابقه دادن. درجه سختی رو گذاشتم روی Novice (فقط دو درجه بالاتر از Tourist که آسون‌ترینه).

تو اولین مسابقه، یه چک‌پوینت رو جا انداختم، بازی منو برگردوند عقب و تا بجنبم، بقیه ماشینا رفته بودن. نکته اینجاست که اگه همون اول درست فهمیده بودم که Rewind چطوری کار می‌کنه، شاید خیلی راحت‌تر برمی‌گشتم و شانس داشتم.

با اینکه سعی کردم فاصله‌مو جبران کنم، آخرش فقط تونستم هشتم شم.

 

🏎️ مسابقه دوم – یه کم بهتر، ولی…

رفتم سراغ مسابقه دوم، این بار شدم ششم. ولی همون موقع بود که حس کردم واقعاً دارم سعی می‌کنم از چیزی خوشم بیاد که علاقه‌ای بهش ندارم. انگار داشتم وقت تلف می‌کردم، به‌جای اینکه برم سراغ بازی‌هایی که واقعاً باهاشون حال می‌کنم.

می‌دونستم همچین چیزی ممکنه پیش بیاد، از قبل هم بهش فکر کرده بودم. ولی یه امیدی ته دلم بود.

🧑‍🤝‍🧑 کمک خواستن از یه رفیق ریسینگ‌باز

تو آخرین تلاشم، رفتم سراغ یه رفیق قدیمی که واقعاً اهل این سبک بود. ازش پرسیدم: چی توی این بازی‌ها برات جذابه؟

شاید من داشتم بازی رو اشتباه تجربه می‌کردم!

گفت: «بعد یه روز خسته‌کننده، فقط بازی رو اجرا می‌کنم، می‌شینم پشت فرمون و فقط رانندگی می‌کنم. نه دنبال مسابقه‌ام، نه رقابت. فقط می‌رم تو دل منظره‌ها، حال می‌کنم با موزیک و فضای بازی.»

این جمله‌اش برام مثل یه جرقه بود. با خودم گفتم: «آهان! شاید راز لذت بردن از Forza اینه! شاید منم باید اینجوری بهش نگاه کنم.»

😐 امتحان با دید جدید… ولی باز هم نه!

رفتم دوباره وارد بازی شدم با دیدگاه جدید: فقط گشت‌وگذار، فقط لذت بردن از منظره. ولی راستشو بخوای خیلی زود خسته شدم.

قبلاً هم همچین کاری رو تو بازی‌هایی مثل GTA یا Watch Dogs انجام داده بودم—نقش یه آدم معمولی که فقط تو خیابون راه می‌ره! ولی من دنبال یه چیز بیشترم.

من بازی می‌کنم واسه اینکه شکست بخورم و دوباره بلند شم، واسه اینکه بجنگم و آخرش پیروز بشم. فقط راه رفتن و تماشا کردن، برام کافی نیست. و Forza با اینکه قشنگه، ولی اون چیزی که من می‌خوام رو نداره.

 

💎 یه بازی بی‌نقص، فقط برای من نبود

Forza Horizon 5 واقعاً یه بازی خوبه، حتی اگه من ازش خوشم نیومده باشه.

شخصی‌سازی ماشین، طراحی پلاک، رانندگی تو خیابون‌های فوق‌العاده‌ی مکزیک… همه‌چی روون و جذابه. حتی اگه فقط واسه حال کردن هم رانندگی کنی، بازی بهت پاداش می‌ده. مثلاً اینکه هر جاده‌ای رو کشف کنی یه قدم نزدیک‌تری به کامل کردن نقشه!

این بازی فقط یه ریسینگ نیست. یه جور کلکسیون ماشینیه، یه تجربه آرامش‌بخش و رنگارنگ برای عاشقای فرمون و آسفالت.

 

🛒 اگه تو اهل ریسینگ هستی، از پارس کنسول تهیه‌اش کن!

نوع ظرفیتاجرا رویویژگی‌ها
ظرفیت ۲اکانت شخصی خودتاجرا آفلاین + آنلاین
ظرفیت ۳اکانت اختصاصی مافقط اجرا داخل همون اکانت، قیمت مناسب‌تر

✅ حرف آخر

Forza Horizon 5 یکی از بهترین بازی‌های ریسینگ دنیاست. حتی کسی مثل من، که با این سبک حال نمی‌کنه، تونست یه چیزایی توش پیدا کنه که لذت ببره.

اگه تو دنبال امتحان کردن یه تجربه متفاوت از بازی‌های مسابقه‌ای هستی، از این بهتر پیدا نمی‌کنی. شاید یه روزی برگردم و فقط یه دل سیر تو جاده‌ها رانندگی کنم…

برای یه بازی ریسینگ، واقعاً خیلی خفنه.

🎁 همین حالا بخر!

🔗 خرید Forza Horizon 5 از پارس کنسول

خرید و قیمت اکانت قانونی بازی Forza Horizon 5

🔥 با قیمت استثنایی، پشتیبانی کامل، راه‌اندازی فوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *